مجله شادابتور شادابتور
دانش آموزان کلاس هشتم و نهم معمولاً در درس انشا با چنین موضوع انشاهایی روبرو می شوند. یعنی معلم انشا از آن ها می خواهد یک انشا با موضوع «مدرسه دلخواه من» بنویسند. حالا ممکن است این عنوان را هر معلمی به شکلی مطرح کند، مثلاً بگوید «مدرسه دلخواه خود را توصیف کنید» یا شاید این طور مطرح کند «مدرسه دلخواه شما چگونه است و چه خصوصیاتی دارد»
در این مطلب ما یک انشا با همین موضوع نوشته ایم که دانش آموزان می توانند آن را به معلم خود تحویل دهند. فقط مواظب باشید که معلم انشا شما همین صفحه و انشای ما را نخوانده باشید که رسوا خواهید شد ! 😀 در ادامه یک انشا با این موضوع برای شما نوشته ایم.
انشا در مورد مدرسه دلخواه من
دلخواه ! یعنی آن چه دل می خواهد ! قبل از این که بگویم مدرسه دلخواه من چه ویژگی هایی دارد باید بگویم که از آن جا که چند نسل هیچ گاه به آن چه دل می خواهد در مدرسه نرسیده اند، این تصور و پیش زمینه فکری در مورد مدرسه وجود دارد که اساساً مدرسه دل خواه نیست ! یعنی سوال از پایه غلط است ! مدرسه دلخواه من ! مثل درد دلخواه من ! خب هیچ دلش نمی خواهد درد بکشد و کسی هم دلش مدرسه نمی خواهد. اما واقعیت این است که مدرسه می تواند دلخواه باشد اگر :
آزادی
یکی از چیزهایی که مدرسه را غیر دلچسب می کند، سلب آزادی در مدرسه است. مدرسه تلاش می کند از لباس پوشیدن تا لوازم التحریری که به همراه داریم را خودش انتخاب کند و حق انتخاب را از دانش آموز می گیرد. خب این یعنی عدم آزادی ! انسان این عدم آزادی را دوست ندارد و آن را دلخواه نمی داند. رویکرد و روش پادگانی از آن چیزهایی است که باید از مدرسه حذف شود و با اعطای آزادی به دانش آموزان به رشد خلاقیت و فکری دانش آموز کمک شود.
یادگیری آن چه می خواهی !
یادگیری ! این یکی از اهداف مدرسه است ! دانش آموز هم یادگیری را دوست دارد، ولی نه یادگیری چیزی که دوست ندارد ! مثلاً من به هنر علاقه دارم اما در مدرسه ما طی 9 ماه تحصیل، کمتر از 4 ساعت به این موضوع پرداخته می شود، حالا شما بگویید چرا باید مدرسه را دوست داشته باشم و مدرسه دلخواه من باشد ؟ بهتر است آموزشها و یادگیریها در مدرسه هدفمند باشد و هر کس آموزش اختصاصی خود را بگیرد !
چرا تفکیک جنسیتی ؟
خب چرا باید مدراس دخترانه و پسرانه باشد ؟ یکی از ویژگیها و خصوصیات مدرسه دلخواه من این است که مدرسه ها دخترونه و پسرونه نباشد ! البته شاید در تولد دیگری چنین چیزی را ببینیم !
معلم کنار دانش آموز نه روبرو
معملها و دبیرها و ناظم ها خود را دوست و کنار دانش آموز ببینند نه این که روبروی او باشند و بخواهند با نگاه بالا به پایین دانش آموز را تهدید کنند یا با مشکل روبرو کنند. من فکر می کنم که معلم می تواند دوست و مشاور من باشد نه یک فرد بالای سر که می خواهد من را با زور ادب کند. یادمان باشد دانش آموزان، انسان هستند، محبت و دوستی را پذیرا هستند و زور و فشار مقابله می کنند.
در پایان می خواهم بگویم که من آرزو دارم، مدارس تغییر کنند به گونه ای که تابستان ها منتظر رسیدن مهر باشیم و نه همیشه منتظر شروع تابستان و دوری از مدرسه …
پایان انشا
بچه ها حواستان باشد در جاهایی از انشا می توانید چند کلمه را تغییر دهید و انشا را اختصاصی خودتان کنید. راستی پیشنهاد میکنم این مطلب را هم بخوانید.
